ا
شعر... بگم يادم نمي ياد کدوم قول بهم مي گي: عاشقيا سميه! آره؟ مي گي؟ دوست دارم يکي يادم بياره يه روز... يه روز دور عاشق بودم...
درباره اون يک کلمه تو وبلاگم توضيح دادم...

مطمئنم اون يک کلمه ي پاراگراف آخر رو فقط تو مي فهمي چي بود. فقط تو...

ا

رابرت فراستRobert Frost

ترجمه: سيد کاظم سيد باقري

گل سرخ

گل سرخ، گل سرخ است،

همواره گل سرخ بوده است،

اما ديدگاهي نو مي­گويد:

سيب نيز گل سرخ است،

من فکر مي­کنم
گلابي نيز گل سرخ است،

تنها خدا مي­­داند که بعدها

چه چيز گل سرخ خواهد بود،

اما...تو گل سرخي

و هميشه گل سرخ بوده­ اي.

مي خواهم خواب اقاقيا ها را بميرم.

خيالگونه،
در نسيمي کوتاه
که به ترديد مي گذرد
خواب اقاقياها را
بميرم.
***
مي خواهم نفس سنگين اطلسي ها را پرواز گيرم.

در باغچه هاي تابستان،
خيس و گرم
به نخستين ساعت عصر
نفس اطلسي ها را
پرواز گيرم.
***
حتي اگر
زنبق ِ کبود ِ کارد
بر سينه ام
گل دهد-
مي خواهم خواب اقاقيا را بميرم
در آخرين فرصت گل،
و عبور سنگين اطلسي ها باشم
بر تالار ارسي
در ساعت هفت عصر


احمد شاملو

_ سلام.

_ چطوري؟ متشكرم كه سر زدي، شاد باشي.

_ موفق و خوشبخت باش . اين يه دستوره.

در کويِ تو معروفم و از رويِ تو محروم ××× گرگِ دهن آلوده ي يوسف ندريده

ا از طرف من شکر و الحمدلله رو هم به اون سه کلمه اضافه کن...

سلام. واي واقعا چقدر عالي بود. يكي از بهترين نوشته هايي بود كه حس ميكنم واقعا حرف دل من را ميزند. ممنونم.درود.