درود
روان مي نويسي و بر گفتار چيرگي داري.
و اين جاي بسي خرسندي است
عطر باغهاي ... به گيسوان او کوچ مي کنند.
بسيار شاعرانه و ملموس و زيباست. شاد باشي
زن بود و خيال باغ گيسوي خودش
غمگين و شکسته با هياهوي خودش
مي رفت که گل بچيند از خلوت خويش
در آينه دست مي برد سوي خودش
شاد باشي و بدرود